روانشناسی مثبت شاخهای از روانشناسی میباشد که بر نقاط قوت و رفتارهای شخصیتی متمرکز میباشد و به اشخاص اذن می دهد معاش معنادار و هدفمند بسازند، بهسیرتکاملای که مقصود معاش صرفا زندهماندن نباشد بلکه شکوفایی باشد. عقیدهپردازان و پژوهشگران این حوزه بهدنبال شناسایی موادسازنده یک دکتر روانشناس معاش بهتر میباشند. آنان با روانشناسی مثبتگرا روشهایی را برای بالابردن رضایت از معاش و رفاه بیشتر سفارش کرده و تست کردهاند.
نهادگذار روانشناسی مثبت چه کسی است؟
مارتین سلیگمن یک پژوهشگر با طیف پهناورای از تجارب در موضوع روانشناسی میباشد. پژوهش ها سلیگمن در دهه های ۱۹۶۰ و ۷۰ محور و محور عقیده سرازیرشناختی دارای اسم و رسم «درماندگی آموختهگردیده» را شالودهگذاری کرد. این عقیده، که دهها سال بازرسی در پس آن مخفی میباشد، توضیح می دهد که چه گونه آدمها و حیوانها میتوانند شم نمایند در اختیار گرفتن آنچه برای آن ها رخداد می افتد را از دست دادهاند.
سلیگمن این پدیده را با افسردگی مرتبط دانست و ذکر کرد که اکثری از اشخاص در گیر به افسردگی هم شم درماندگی مینمایند. فعالیت وی دراین مورد، الهامقسمت ایدههایی برای معالجه علائم افسردگی و همینطور پرهیز از افسردگی بود.
در حالی کهاین عقیده سلیگمن به خودیخویش بهاندازه کافی دیدهگیر بود، البته سلیگمن میدانست که می تواند بیشتر به جامعه روانشناسی سرویس نماید و شغل های بیشتری دربارهی روانشناسی مثبت، تقویتکننده و الهامنصیب نماید. سلیگمن بعد از عقیده درماندگی آموختهگردیده، دقت خویش را به بقیه خصوصیتها و نگرشهای قابل یادگیری معطوف کرد.
سلیگمن از تمرکز بیشتراز حد روانشناسی بر نکات منفی ناامید گردیده بود. از لحاظ وی روانشناسی دقت متعددی به بیماریهای خل وچل، روانشناسی غیرعادی، زخم، مشقت و درد و اعتنا نسبتاً پاره ای به شور، رفاه، استثناییات، اقتدار و شکوفایی داشت.
مشورت کردن روانشناسی
با برگزیدگان روانشناسان جمهوری اسلامی ایران از طریقه یوزرها
۵۰۰+ سرویس
مشاهده تمامی
چه وقتی سلیگمن روانشناسی مثبت نگر را مبناگذاری کرد؟
مارتین سلیگمن در سال ۱۹۹۸ تحت عنوان مدیر انجمن روانشناسی ایالات متحده تعیین شد. وی از مجال بهره مند شد تا مسیر دانش روانشناسی را تغییرو تحول دهد. وی با دقت بر مفاهیم معاشنصیب یک شاخهی تازه از روانشناسی را نهادگذاری کرد. نوشتهیعلمی بنیادی این حوزه تازه، روانشناسی مثبت، در سال ۲۰۰۰ به وسیله سلیگمن و میهالی چیکسنتمیهالی (Mihaly Csikszentmihalyi) منتشر شد.
از سال ۲۰۰۰، درخواست سلیگمن برای تمرکز بیشتر بر جنبههای مثبت معاش بوسیله هزاران پژوهشگر و روانشناس در سراسر دنیا آیتم دقت قرار گرفت. این قضیه سبب ساز شد که پژوهش ها متعددی در این باره صورت بپذیرد و دهها هزار تفحص درخصوص پدیدههای مثبت انجامشد.
مارتین سلیگمن در دهههای ۱۹۸۰ و ۹۰ میلادی نهاد دانش روانشناسی مثبت را گذاشت.
مزایای روانشناسی مثبت
از روانشناسی مثبت در آموزگارگری (کوچینگ) بسیار به کار گیری میگردد. غرض مهم کوچینگ بهبود معاش مشتری میباشد. این مقصود بیشتر از هر چیزی مداقه داراست و سایر هدف ها بهطور غیرمستقیم در وصال بدین غرض نقش دارا هستند. مزایای به کار گیری از روانشناسی مثبت در کوچینگ عبارتاند از:
ارتقاء تجارب مشتری از احساسات مثبت
امداد به مشتریان در شناسایی و گسترش نقاط قوت و استعدادهای اختصاصی خویش
تقویت بضاعت و توانهای انتخابکننده مشتری
ساختوساز احساس آرزو در طریقه مشتری
نقویت شم شور و رفاه مشتری
تولید شم سپاس در مشتری
یاری به مشتری برای تولید و مراقبت ارتباط ها سلامت و مثبت با سایر افراد
تشویق مشتری برای گسترش یک دیدهانداز خوشبینانه.
همگیی این امور در وصال به غرض اساسی یعنی بهبود چگونگی معاش به شخص یاری مینماید.
برای برآورد هزینه روانشناسی مثبت همین الان مشورت بگیر
مشورت آنلاین روانشناسدکتر روانشناس عالی
سه سطح روانشناسی مثبت
روانشناسی مثبتگرا محصور به حس رفاه شخصی وجود ندارد. روانشناسی مثبت سه سطح دارااست:
فرضی: سطح فرضی حول احساسات شور، رفاه، خوشبینی و تجربیات روزمره متمرکز میباشد.
شخصی: روانشناسی مثبت در سطح شخصی، ادراک خیالی رفاه را با خصوصیتها یا این که فضیلتهایی که شمارا به شخصی توانمند تبدیل مینماید، مانند رحمت، علاقه و شجاعت، مخلوط مینماید.
گروهی: روانشناسی مثبت در سطح گروهی بر تعامل مثبت با جامعه تمرکز مینماید و مشمول خصوصیتهایی مانند نوعدوستی، مسئولیت اجتماعی و بقیه فضیلت ها میباشد که پیوندهای اجتماعی را تقویت مینماید.
سبک PERMA: پنج عنصر یک معاش بهتر چیست؟
سبک PERMA یک سبک شناختهگردیده و تأثیرگذار در روانشناسی مثبت میباشد. سلیگمن این سبک را برای توضیح و تعریفوتمجید عمیقخیس رفاه توصیه کرد. به گفته سلیگمن، PERMA مخفف پنج وجه رفاه میباشد:
P- احساسات مثبت: اگرچه جستجوی احساسات مثبت بهتنهایی کفایت نمیکند، ولی تجربیات احساسات مثبت همچنان یک دلیل اساسی میباشد. بخشی از رفاه این میباشد که از لحظه حالا لذت ببرید، یعنی احساسات مثبت را تجربیات فرمایید. کارهایی را اجرا دهید که شمارا شادمان مینماید و لذت را در نرمافزار روزانه خویش قرار دهید.
E- تعامل: داشتن احساس تعامل نصیب مهمی از رفاه میباشد. دنبال سرگرمیهای گزینه عشق خویش بروید، مهارتهای خویش را پیشرفت دهید. و در شکل ضرورت بهدنبال شغلی باشید که بیشتر با عشق و علاقه شما هم خوانی داشته باشد.
R- رابطه ها مثبت: بشرها موجوداتی اجتماعی میباشند و ما برای شکوفایی حقیقی به رابطه با بقیه افراد متکی هستیم. داشتن ارتباط ها عمیق و مفهومدار با دیگر افراد برای رفاه ما حیاتی میباشد. پس روی ساخت و ساز ارتباط ها مثبت و حمایتی بیشتر با دوستان، خانواده و دیگر افراد اصلی عمل فرمایید.
M- معنای معاش: در صورتی کسی در معاش خویش مضمون پیدا نکند، شم روشن بختی نخواهد کرد، حتی چنانچه بیشتر تایم ها به شیوه فریبندهای شادمان باشد. زمانیکه ما خویش را وقف یک غرض می کنیم یا این که چیزی بلندمرتبهخیس از خویش را میشناسیم، معنای معاش را تجارب می کنیم.
A- توفیق/دستاورد: ما وقتی غالب میشویم که به هدف ها خویش رسیده باشیم و بشر بهتری گردیده باشیم. فارغ از کارایی برای استحصال به توفیق، مدام چیزی در جورچین رفاه معدود خواهد بود. تمرکز خویش را بر روی کسب به هدف ها خویش مراقبت فرمائید ولی زیاد تمرکز نکنید. کوشش فرمائید جاهطلبی خویش را با دیگر مسائل اساسی معاش در تعادل نگه دارید.
بر طبق سبک PERMA چهت نیل به رفاه بایستی به ۵ اصل توکل کنیم: احساسات مثبت، تعامل، رابطه ها مثبت، معنای معاش و توفیق.
مفاهیم جریان و شکوفایی در روانشناسی مثبتنگر به چه معناست؟
شکوفایی مفهومی میباشد که درین مقاله آن را تحقیق کردیم، البته هنوز آن را تعریفوتمجید نکردهایم. برای ادراک روانشناسی مثبت می بایست با دو معنی شکوفایی و جریان آشنا شویم:
۱. معنی شکوفایی در روانشناسی مثبت:
شکوفایی یک کدام از مهم ترین مفاهیم در روانشناسی مثبت میباشد، چون بخش اعظمی از مفاهیم مثبت دیگر را شامل میشود و پیشرفت میدهد. هنگامی به شکوفایی میرسیم که هر جنبهای از سبک PERMA را در معاش خویش پیاده کرده باشیم. ما هنگامی شکوفا میشویم که استعدادها و نقاط قوت خویش را رویش دهیم. رابطه ها عمیق و معناداری تولید کنیم، شم لذت کنیم و نقش معناداری در عالم داشته باشیم.
در واقع وقتیکه ما حقیقتا «عالی معاش کنیم» شکوفا میشویم.
پروفسور دکتر معالج لین سوتز شکوفایی را اینسیرتکامل تعریف و تمجید مینماید:
“شکوفایی کالا پیگیری و شرکت کردن در یک معاش اصیل میباشد که با وصال به هدف ها، رابطه با علاقمندیهای معاش و لذتبردن از دستاوردها در قلهها و درههای معاش، شعف و شعف درونی را به ارمغان میاورد.”
ضمن این، سوتز تأکید مینماید که شکوفایی یک خصوصیت یا این که چیزی وجود ندارد که شما آن را “یا این که دارید یا این که ندارید”. بلکه شکوفایی فرایندی میباشد که نیاز به مبادرت داراست. این روند ممکن میباشد ناامیدکننده باشد ولی خوب میباشد بدانید، حقیقتاً هر کسی می تواند شکوفا گردد!
۲. معنی جریان در روانشناسی مثبت:
یکیاز دیگر از موضوعات شناخته گردیده در روانشناسی مثبت، جریان میباشد. معنی جریان برای نخسین بار بوسیله Mihaly Csikszentmihalyi (دومین نهادگذار روانشناسی مثبت) به طور علمی تمجید شد.
در یکسری دهه پایان دهه ۱۹۰۰، چیکسنتمیهالی متوجه شد که بخش اعظمی از هنرمندان هنگام فعالیت به موقعیت خاصی در گیر می گردند. آنان تمرکز بسیار متعددی روی کارشان داراهستند، تا جاییکه مجال از دستشان بیرون می گردد.
وی این مورد را دنبال کرد و در دیگر افراد هم به آن دقت کرد. ورزشکاران حرفه ای، موسیقیدانان، نویسندگان و اشخاص گوناگون از هر نوع فنی هنری و خلاقانه غالبا گزارش می دهند که به طرزای شبیه در عمل، از خویش بیخویش گردیدهاند و مجال را حین فعالیت از دست می دهند. با تودهآوری داده ها بیشتر در ارتباط این پدیده، چیکسنتمیهالی شش ادله را در جریان شناسایی کرد:
روانشناسی مثبت شاخهای از روانشناسی میباشد که بر نقاط قوت و رفتارهای شخصیتی متمرکز میباشد و به اشخاص اذن می دهد معاش معنادار و هدفمند بسازند، بهسیرتکاملای که مقصود معاش صرفا زندهماندن نباشد بلکه شکوفایی باشد. عقیدهپردازان و پژوهشگران این حوزه بهدنبال شناسایی موادسازنده یک دکتر روانشناس معاش بهتر میباشند. آنان با روانشناسی مثبتگرا روشهایی را برای بالابردن رضایت از معاش و رفاه بیشتر سفارش کرده و تست کردهاند.
نهادگذار روانشناسی مثبت چه کسی است؟
مارتین سلیگمن یک پژوهشگر با طیف پهناورای از تجارب در موضوع روانشناسی میباشد. پژوهش ها سلیگمن در دهه های ۱۹۶۰ و ۷۰ محور و محور عقیده سرازیرشناختی دارای اسم و رسم «درماندگی آموختهگردیده» را شالودهگذاری کرد. این عقیده، که دهها سال بازرسی در پس آن مخفی میباشد، توضیح می دهد که چه گونه آدمها و حیوانها میتوانند شم نمایند در اختیار گرفتن آنچه برای آن ها رخداد می افتد را از دست دادهاند.
سلیگمن این پدیده را با افسردگی مرتبط دانست و ذکر کرد که اکثری از اشخاص در گیر به افسردگی هم شم درماندگی مینمایند. فعالیت وی دراین مورد، الهامقسمت ایدههایی برای معالجه علائم افسردگی و همینطور پرهیز از افسردگی بود.
در حالی کهاین عقیده سلیگمن به خودیخویش بهاندازه کافی دیدهگیر بود، البته سلیگمن میدانست که می تواند بیشتر به جامعه روانشناسی سرویس نماید و شغل های بیشتری دربارهی روانشناسی مثبت، تقویتکننده و الهامنصیب نماید. سلیگمن بعد از عقیده درماندگی آموختهگردیده، دقت خویش را به بقیه خصوصیتها و نگرشهای قابل یادگیری معطوف کرد.
سلیگمن از تمرکز بیشتراز حد روانشناسی بر نکات منفی ناامید گردیده بود. از لحاظ وی روانشناسی دقت متعددی به بیماریهای خل وچل، روانشناسی غیرعادی، زخم، مشقت و درد و اعتنا نسبتاً پاره ای به شور، رفاه، استثناییات، اقتدار و شکوفایی داشت.
مشورت کردن روانشناسی
با برگزیدگان روانشناسان جمهوری اسلامی ایران از طریقه یوزرها
۵۰۰+ سرویس
مشاهده تمامی
چه وقتی سلیگمن روانشناسی مثبت نگر را مبناگذاری کرد؟
مارتین سلیگمن در سال ۱۹۹۸ تحت عنوان مدیر انجمن روانشناسی ایالات متحده تعیین شد. وی از مجال بهره مند شد تا مسیر دانش روانشناسی را تغییرو تحول دهد. وی با دقت بر مفاهیم معاشنصیب یک شاخهی تازه از روانشناسی را نهادگذاری کرد. نوشتهیعلمی بنیادی این حوزه تازه، روانشناسی مثبت، در سال ۲۰۰۰ به وسیله سلیگمن و میهالی چیکسنتمیهالی (Mihaly Csikszentmihalyi) منتشر شد.
از سال ۲۰۰۰، درخواست سلیگمن برای تمرکز بیشتر بر جنبههای مثبت معاش بوسیله هزاران پژوهشگر و روانشناس در سراسر دنیا آیتم دقت قرار گرفت. این قضیه سبب ساز شد که پژوهش ها متعددی در این باره صورت بپذیرد و دهها هزار تفحص درخصوص پدیدههای مثبت انجامشد.
مارتین سلیگمن در دهههای ۱۹۸۰ و ۹۰ میلادی نهاد دانش روانشناسی مثبت را گذاشت.
مزایای روانشناسی مثبت
از روانشناسی مثبت در آموزگارگری (کوچینگ) بسیار به کار گیری میگردد. غرض مهم کوچینگ بهبود معاش مشتری میباشد. این مقصود بیشتر از هر چیزی مداقه داراست و سایر هدف ها بهطور غیرمستقیم در وصال بدین غرض نقش دارا هستند. مزایای به کار گیری از روانشناسی مثبت در کوچینگ عبارتاند از:
ارتقاء تجارب مشتری از احساسات مثبت
امداد به مشتریان در شناسایی و گسترش نقاط قوت و استعدادهای اختصاصی خویش
تقویت بضاعت و توانهای انتخابکننده مشتری
ساختوساز احساس آرزو در طریقه مشتری
نقویت شم شور و رفاه مشتری
تولید شم سپاس در مشتری
یاری به مشتری برای تولید و مراقبت ارتباط ها سلامت و مثبت با سایر افراد
تشویق مشتری برای گسترش یک دیدهانداز خوشبینانه.
همگیی این امور در وصال به غرض اساسی یعنی بهبود چگونگی معاش به شخص یاری مینماید.
برای برآورد هزینه روانشناسی مثبت همین الان مشورت بگیر
مشورت آنلاین روانشناسدکتر روانشناس عالی
سه سطح روانشناسی مثبت
روانشناسی مثبتگرا محصور به حس رفاه شخصی وجود ندارد. روانشناسی مثبت سه سطح دارااست:
فرضی: سطح فرضی حول احساسات شور، رفاه، خوشبینی و تجربیات روزمره متمرکز میباشد.
شخصی: روانشناسی مثبت در سطح شخصی، ادراک خیالی رفاه را با خصوصیتها یا این که فضیلتهایی که شمارا به شخصی توانمند تبدیل مینماید، مانند رحمت، علاقه و شجاعت، مخلوط مینماید.
گروهی: روانشناسی مثبت در سطح گروهی بر تعامل مثبت با جامعه تمرکز مینماید و مشمول خصوصیتهایی مانند نوعدوستی، مسئولیت اجتماعی و بقیه فضیلت ها میباشد که پیوندهای اجتماعی را تقویت مینماید.
سبک PERMA: پنج عنصر یک معاش بهتر چیست؟
سبک PERMA یک سبک شناختهگردیده و تأثیرگذار در روانشناسی مثبت میباشد. سلیگمن این سبک را برای توضیح و تعریفوتمجید عمیقخیس رفاه توصیه کرد. به گفته سلیگمن، PERMA مخفف پنج وجه رفاه میباشد:
P- احساسات مثبت: اگرچه جستجوی احساسات مثبت بهتنهایی کفایت نمیکند، ولی تجربیات احساسات مثبت همچنان یک دلیل اساسی میباشد. بخشی از رفاه این میباشد که از لحظه حالا لذت ببرید، یعنی احساسات مثبت را تجربیات فرمایید. کارهایی را اجرا دهید که شمارا شادمان مینماید و لذت را در نرمافزار روزانه خویش قرار دهید.
E- تعامل: داشتن احساس تعامل نصیب مهمی از رفاه میباشد. دنبال سرگرمیهای گزینه عشق خویش بروید، مهارتهای خویش را پیشرفت دهید. و در شکل ضرورت بهدنبال شغلی باشید که بیشتر با عشق و علاقه شما هم خوانی داشته باشد.
R- رابطه ها مثبت: بشرها موجوداتی اجتماعی میباشند و ما برای شکوفایی حقیقی به رابطه با بقیه افراد متکی هستیم. داشتن ارتباط ها عمیق و مفهومدار با دیگر افراد برای رفاه ما حیاتی میباشد. پس روی ساخت و ساز ارتباط ها مثبت و حمایتی بیشتر با دوستان، خانواده و دیگر افراد اصلی عمل فرمایید.
M- معنای معاش: در صورتی کسی در معاش خویش مضمون پیدا نکند، شم روشن بختی نخواهد کرد، حتی چنانچه بیشتر تایم ها به شیوه فریبندهای شادمان باشد. زمانیکه ما خویش را وقف یک غرض می کنیم یا این که چیزی بلندمرتبهخیس از خویش را میشناسیم، معنای معاش را تجارب می کنیم.
A- توفیق/دستاورد: ما وقتی غالب میشویم که به هدف ها خویش رسیده باشیم و بشر بهتری گردیده باشیم. فارغ از کارایی برای استحصال به توفیق، مدام چیزی در جورچین رفاه معدود خواهد بود. تمرکز خویش را بر روی کسب به هدف ها خویش مراقبت فرمائید ولی زیاد تمرکز نکنید. کوشش فرمائید جاهطلبی خویش را با دیگر مسائل اساسی معاش در تعادل نگه دارید.
بر طبق سبک PERMA چهت نیل به رفاه بایستی به ۵ اصل توکل کنیم: احساسات مثبت، تعامل، رابطه ها مثبت، معنای معاش و توفیق.
مفاهیم جریان و شکوفایی در روانشناسی مثبتنگر به چه معناست؟
شکوفایی مفهومی میباشد که درین مقاله آن را تحقیق کردیم، البته هنوز آن را تعریفوتمجید نکردهایم. برای ادراک روانشناسی مثبت می بایست با دو معنی شکوفایی و جریان آشنا شویم:
۱. معنی شکوفایی در روانشناسی مثبت:
شکوفایی یک کدام از مهم ترین مفاهیم در روانشناسی مثبت میباشد، چون بخش اعظمی از مفاهیم مثبت دیگر را شامل میشود و پیشرفت میدهد. هنگامی به شکوفایی میرسیم که هر جنبهای از سبک PERMA را در معاش خویش پیاده کرده باشیم. ما هنگامی شکوفا میشویم که استعدادها و نقاط قوت خویش را رویش دهیم. رابطه ها عمیق و معناداری تولید کنیم، شم لذت کنیم و نقش معناداری در عالم داشته باشیم.
در واقع وقتیکه ما حقیقتا «عالی معاش کنیم» شکوفا میشویم.
پروفسور دکتر معالج لین سوتز شکوفایی را اینسیرتکامل تعریف و تمجید مینماید:
“شکوفایی کالا پیگیری و شرکت کردن در یک معاش اصیل میباشد که با وصال به هدف ها، رابطه با علاقمندیهای معاش و لذتبردن از دستاوردها در قلهها و درههای معاش، شعف و شعف درونی را به ارمغان میاورد.”
ضمن این، سوتز تأکید مینماید که شکوفایی یک خصوصیت یا این که چیزی وجود ندارد که شما آن را “یا این که دارید یا این که ندارید”. بلکه شکوفایی فرایندی میباشد که نیاز به مبادرت داراست. این روند ممکن میباشد ناامیدکننده باشد ولی خوب میباشد بدانید، حقیقتاً هر کسی می تواند شکوفا گردد!
۲. معنی جریان در روانشناسی مثبت:
یکیاز دیگر از موضوعات شناخته گردیده در روانشناسی مثبت، جریان میباشد. معنی جریان برای نخسین بار بوسیله Mihaly Csikszentmihalyi (دومین نهادگذار روانشناسی مثبت) به طور علمی تمجید شد.
در یکسری دهه پایان دهه ۱۹۰۰، چیکسنتمیهالی متوجه شد که بخش اعظمی از هنرمندان هنگام فعالیت به موقعیت خاصی در گیر می گردند. آنان تمرکز بسیار متعددی روی کارشان داراهستند، تا جاییکه مجال از دستشان بیرون می گردد.
وی این مورد را دنبال کرد و در دیگر افراد هم به آن دقت کرد. ورزشکاران حرفه ای، موسیقیدانان، نویسندگان و اشخاص گوناگون از هر نوع فنی هنری و خلاقانه غالبا گزارش می دهند که به طرزای شبیه در عمل، از خویش بیخویش گردیدهاند و مجال را حین فعالیت از دست می دهند. با تودهآوری داده ها بیشتر در ارتباط این پدیده، چیکسنتمیهالی شش ادله را در جریان شناسایی کرد: